ایترنال عود(به فارسی:عود جاودانه) یکی از خدایی ترین رایحه هایی است که تا حال استشمام کردم. همانطور که از اسم برمیاد عود در فضایی معنوی به مخاطب ارایه میشه. فضایی که ایترنال عود خلق میکنه حس عبادت و معبد داره بطوری که میشه گفت برای بنده رایحه اش یعنی چشمتون رو ببندید و خودتون رو در یک معبد شرقی در حال مراقبه تجسم کنید.
اگه اهل معنویات هستین و مراقبه و مدیتیشن میکنید، نماز و دعا میخونید، دوست دارید روزانه زمانی رو با خودتون خلوت کنید یا حس معنوی داشته باشید این عطر مناسب شماست. تندرست باشید

از اون عطرها که به فرصت براي ايجاد ارتباط نياز داره. در چند تست ابتدايي بوي تندش برام دافعه داشت اما کم کم ظرافت هاي هنريش قابل درک و دوست داشتنی شد. يک شيريني هم بطور زيرپوستي لا به لاي نوت ها گنجانده شده کمک ميکنه به تعادل و در نهايت دلچسب شدنش ولی در کل رایحه خاص اینچنینی در دیزاینر ها کمتر دیدم بخصوص که برند میانرده هم باشه.
هرچقدر گشتم صفحه رسميش رو در سايت هاي مرجع پيدا نکردم. خود بولگاري من اين بلک به بحث گذاشته ميشه اما اين نسخه مورد بی توجهی قرار گرفته.
برسیم به رایحه.در شروع ادويه تند به صورت ميخوره که يک حالت الکل مانند هم توسط رام به اون اضافه ميشه. در ادامه چرم حضور پیدا میکنه البته چرم واکس خورده انگار. یعنی بیشتر از چرمی که در کارهای چرمی متداوله یک حالت نفتی و واکس مانند بیشتر به مشام میخوره تا خود چرم. زنبق از لایه میانی دریافت نمیشه. انتهای زیبایی داره با رایحه ای تلخ که حاصل کنار هم قرار گرفتن تونکا و چوب گایاکه.
در مجموع رایحه باکلاسی داره که شخصا با اینکه عطر تلخ چندان دوست ندارم با اون ارتباط برقرار میکنم. آقایان تلخ پسند خوششون میاد. نسخه اصلی رو تست نداشتم ولی با توجه به بازی نوت نسخه عطرسرایی و همچنین شفافیت انها میشه نتیجه گرفت عطرسرا کار باکیفیتی ارایه کرده.باتوجه به قیمت حدود دو میلیون تومنی محصولات بولگاری با این قیمت و کیفیت ارزش خریدش بالاست. میلش به پخش چندان زیاد نیست اما ماندگاری خوبی روی پوست و لباس داره بطوری که بعد از 4ساعت باوجود شستشو دست رایحه اش حس میشه. رایحه اش همه پسند نیست پس حتما قبل از خرید تست کنید. باتشکر از عطرسرا

درود بر شما جناب اسدی بزرگوار ارادتمندم
به زیبایی طبقه بندی عطرهای تنباکویی رو انجام دادید حقیقتش در حیطه دانش بنده نبود این کار.آفرین. حرفی برای گفتن ندارم فقط میخواستم تشکر کنم که معلوماتتون رو به اشتراک میذارید. تا الان هم خیلی از دانش شما استفاده بردم. زیاده عرضی نیست خوشحال شدم از اظهار نظر شما. تندرست و پایدار باشید

قبل از اینکه این متن رو بنویسم کامنت های قبلی ذیل این عطر رو داشتم نگاه میکردم که متوجه شدم آقای اسدی اشاره به حضور تنباکو کردن. چک کردم دیدم بله درسته، شرکت سازنده تنباکو رو بعنوان نوت های بکار رفته اعلام کرده. جالبه که حس نمیشه و تا وقتی بهش اشاره نشد فکرش هم نمیکردم با کار تنباکویی طرفم!
این یک عطر کلاسیکه گرچه سال 2008 معرفی شده بنظرم رایحه اش خیلی قدیمی تر از زمان عرضه اش است. رایحه اش برای من شباهت به کارتیر پاشا داره. نوت های بکار رفته واضح حس نمیشه بلکه در مجموع یک رایحه ای ایجاد میکنن که ادم رو به قدیم میبره. اطلاق کار تنباکویی به این عطر یکم شوخیه بنظرم.
آقایون جا افتاده با تیپ رسمی و کلاسیک پسند بیشتر از این کار لذت میبرن. 

چند پیشنهاد به عطرسرا

-یک مطلب از تفاوت "کپی" و "بازآفرینی"  در بخش مقالات خوبه بنویسید. شخصا با اینکه مدتهاست با عطرسرا هستم گاهی از کپی کردن توسط عطرسرا به جای بازآفرینی در نقدها استفاده میکنم. باتوجه به حساسیت مدیر مجموعه، خوبه به تفصیل فرق این دو مقوله مطرح بشه.

-عطرهایی رو که از نسخه اصلی، اختصاصی برای عطرسرا بازطراحی شدن در بخش توضیحات اون بنویسید. هم بار تبلیغاتی داره (مثلا "طراحی شده از نمونه اصلی توسط شرکت جیوودان" یا غیره) هم این محصولات جذابیت خرید بالاتری دارن برای اهل فن داره هم اینکه نشون میده عطرسرا نمیاد صرفا از اسانس های موجود استفاده کنه بلکه وقت و انرژی میذاره تا روایح مد نظر خودش رو با کیفیت مطلوب بطور اختصاصی تهیه کنه.

-قبلا پاکت سمپل های عطرسرایی خوشگل تر بود. در صورت امکان برگردید به همون جعبه های سفید رنگ با کاغذ گلاسه. هم حس لوکس بودن داشت، هم کاغذش مرغوب تر بود، هم لوگوی عطرسرا بهتر خودنمایی میکرد هم چاپ قوی تر بود.

باتشکر از توجه شما

درود بر عطرسرایی عزیز
پاسخ به پیشنهاد اول: بله تفاوت بسیاری بین کپی کردن و بازطراحی یک رایحه وجود دارد! اولین تفاوت این است که ما در عطرسرا مدعی تشابه رایحه میان تولید عطرسرایی و رایحه اورجینال هستیم و به هیچ وجه به عنوان کپی محصول اصلی (کپی شامل بسته بندی، شیشه، درب، پمپ و رایحه) عرضه نمی‌کنیم!

پاسخ به پیشنهاد دوم: پس از سالها زحمت و تلاش برای درخواست بازطراحی و پرداخت هزینه های گوناگون امکان معرفی منابع را برای یک به یک عطرها نداریم! اما به طور کلی تمامی اسانس های لازم جهت تولید محصولات عطرسرایی از شرکت های اسانس سازی با مجوز بهداشت و برگه سلامت MSDS تهیه می‌شوند. شرکت های اسانس سازی از قبیل: سی پی ال آروماس، روبرته، جیودان، آی اف اف، لوزی، درام، فرمنیخ و ...

پاسخ به پیشنهاد سوم: بسته بندی های فعلی عطرسرا به رنگ مشکی و با طلاکوب عرضه می‌شوند در نتیجه جهت ایجاد هارمونی سمپل ها نیز به همین شکل بسته بندی می‌شوند، از اینکه رضایت شما را جلب نکرده است عذرخواهی می‌کنیم و در آینده تلاش خواهیم کرد بسته بندی فاخری برای محصولات در نظر داشته باشیم.

تن‌درست و شاد باشید

هیمالیا یک کار خنک-معتدل از کرید. در ابتدا کمی ترشه (گریپ فروت و لیمو) در ادامه شباهت قابل توجهی با گرین آیریش تویید از همین برند پیدا میکنه(هرم بویایی هم شباهت هایی دارن) آکوردهای اصلی سیتروس، چوبی و پودری هستن. برای فصول معتدل و گرم بخصوص برای دوست داران گرین آیریش تویید قابل استفاده است.

سلام و احترام جناب اسدی 
یادش بخیر یه زمانی پیپ میکشیدم. یکی دو سالی توتون های مختلف کاپتان بلک رو امتحان کردم. دیگه اواخر که یکم سطحم بالاتر رفته بودم برندی بود به اسم مک بارن نمیدونم هنوز محصولاتش هست تو بازار یا نه. همیشه اون ترکیبی از تنباکو برای من جذابتر بود که درصد طلایی(ویرجینیا فکر کنم) کمتر بود و درصد سیاهش(کاوندیش فکر کنم) بالاتر بود چون رایحه غنی تر و دلچسب تری داشت.سرمه ای و سفید کاپتان بلک رو بیشتر دوست داشتم. البته هیچوقت تنباکوهای گران داخل جعبه فلزی نخریدم و به اون حد نرسیدم ولی همون هم عالمی داشت. بعدا خانواده چندبار مخالفت کردن و مصرف پیپ رو گذاشتم کنار اما هنوز گاهی چشمم تو کمد به جعبه پیپم میفته برمیدارم بازش میکنم بو میکنم و میرم به قدیم :) 
اون موقع میرفتم کافه و در کنار خوردن شکلات داغ، پیپ میکشیدم و چه حالی میده این دو باهم، چقدر هم بقیه خوششون میومد پیپ میکشیدم و از بوش بازخورد میدادن آخه اکثریت سیگار میکشن و هرکی ورود میکرد به کافه از بوی غلیظ سیگار خفه میشد اما وقتی من پیپمو روشن میکردم فضا بوی خوشایند تنباکو رو میگرفت :) یادش بخیر
اتفاقا چند روز پیش در نقد دانهیل قهوه ای اشاره ای به توتون دانهیل کردین که برام جالب بود چون نمیدونستم این برند توتون هم میزنه. کنجکاو شدم یه جستجو ای از محصولات دانهیل و کلا محصولات دخانی مثل سیگار برگ و پیپ موجود در بازار کردم.
حسی که نسبت به کارهای تنباکویی دارید رو منم دارم. دستم برسه کارهای تنباکویی رو حتما تست میکنم. نوت تنباکو جایگاه متفاوتی با تمام نوت های دیگه برام داره. باش زندگی میکنم. یک تست از کار تنباکویی فرنک بوکلت، رد توباکو مانسرا و تنباکویی اتکینسون که یکی دو روز پیش منو باهاش اشنا کردین به امید خدا میزنم در آینده.
در مورد هرود هم با شما هم نظرم. اولا هر عطری که زیاد بلند فریاد بکشه رو سریع میذارم کنار بره جیغشو بزنه :) کار شلوغیه و تنباکو درش گمه که این مطلوب من نیست. البته روی افراد سن بالا خیلی خوب کار میکنه. نسخه 5میلی که داشتم رو به پدرم دادم و انصافا بهش میاد ولی برای من نیست.
خوشحال شدم از این سلیقه مشترک جناب اسدی. ایشالا باز از تجربیات شما بخونم. ارادتمند

عرض سلام و احترام خدمت جناب اسدی
نکاتی رو که مطرح کردین یکی یکی سعی میکنم پاسخ بدم
-اولین نکته فرمودین که بدون تست نسخه اورجینال نمیشه در مورد عطری قضاوت کرد. نظر من اینه که بازطراحی های عطرسرا رو در وهله اول بعنوان یک اثر هنری و در سطح بعدی بعنوان یک عطر مستقل  میشه از ابعاد مختلف مورد نقد قرار داد. آشنایی با رایحه اصلی به نقد بهتر و تعیین میزان مشابهت کمک میکنه اما نقد عطرهای عطرسرا بعنوان محصولی مستقل ولو بدون آشنایی با رایحه اصلی با رعایت انصاف و برچسب قیمت خورده شده هیچ اشکالی نداره. پس تست نسخه اصلی کمک کننده است اما ضروری نیست.
-در مورد خوب بودن یا نبودن. ببینید من نگفتم این عطر یا عطر دیگه ای خوب است یا بد است چون اساسا عطر خوب و بد وجود نداره. برچسب خوب یا بد زدن رو نمیپسندم چون ابراز کردنش برای یک اثر هنری مثل نقاشی یا عطر نه تنها حرفه ای نیست بلکه بی معنیه. چیزی که برای من بده برای شخص دیگه میتونه خوب تلقی بشه وبرعکس. فکر نکنم تا حالا جایی گفته باشم فلان عطر خوب نیست یا حداقل به این صراحت نگفتم.
-نکته آخر هم اینکه اشاره کردین برداشت کردن نوت ها از عطر نشانه یک بازطراحی موفقه که با شما موافق هستم. اینکه عرض کردم فیرو زرجوف رایحه معمولی داره یعنی رایحه اون با اینکه ممکنه در فصل گرم آدم رو سرحال کنه اما بنظر من همچین رایحه ای نمیتونه یک کار نیش چند میلیون تومنی باشه. نیش برای من یعنی شخصیت پردازی و روایت یک داستان با لحن منحصر بفرد.
آرزوی سلامتی و موفقیت دارم

درود بر عطرسرایی ها عزیز
شخصا از بسیاری از کامنت های بزرگواران این سایت چه برای خرید چه آشنایی با رایحه استفاده بردم. گاهی هم نظرات برای من گمراه کننده بوده. نمونه اش این عطر و بطور کلی برند زرجوف که هم بین عطرسرایی های عزیز و هم جامعه عطرباز ها جایگاه ویژه ای داره. مثلا گفته میشه کارهای زرجوف باکلاس و خاص هستن. با تست چهار نسخه عطرسرایی از این برند میتونم بگم برای من برعکس بوده. رایحه های ساده و معمولی داشتن بخصوص فیرو و مفیستو که برعکس من از نظرات مشخصه مورد علاقه بسیاری از بزرگوارانه. بجز 40 ناتس که رایحه عودی زیبایی داره بقیه کارها از جمله فیرو برای من حرف زیادی برای گفتن نداشتن.
اگه تا حالا از درخت های مرکبات محصول چیده باشید میتونید بوی فیرو کازاموراتی رو بهتر تجسم کنید. در بین چیدن پرتقال ها از درخت گاها ساقه ها و برگ ها میشکنن. رایحه پوست پرتقالی که بهش ناخن زدین به همراه برگ های مچاله شده درخت مرکبات رایحه این عطره.
اما فقط همینه و گفتن چیزی فراتر از این بنظر بنده اغراقه. رایحه نوستالژیک و جالبه اما پتانسیل عطربازی و ساعت ها بهش فکر کردن رو نداره که بنظرم برای یک برند نیش یک ضعف بزرگه. انتظار من از برند نیش شخصیت پردازی برای تک تک عطرهای تولیدیه.
محصول اورجینال رو تست نداشتم نمیدونم چقدر به اون نزدیکه اما نسخه عطرسرایی با وجود شفافیت نوت ها امتیاز پایینی میگیره.

بازسازی خوبی شده.من فرق خاصی رو بین این محصول و نسخه اصلی پیدا نکردم شاید بینی های حرفه ای و کسانی که سالها با رایحه اصلی زندگی کردن تفاوت نسخه عطرسرایی و اصلی رو بتونن تشخیص بدن.
گرچه مخاطب عطرهای خنک نیستم اما این کار کرید جزو معدودهاست که میپسندم. با تستی که از چند کپی اماراتی،نسخه عطرسرایی و نسخه اصلی داشتم میتونم بگم نزدیکترین رایحه به سیلور مانتین اصل، همین محصول عطرسراست و از نظر قیمت هم باتوجه به قیمت گزاف محصول اصل، ارزش خریدکار عطرسرا بالاست.
رایحه ساده و همه پسندی داره. البته از اون ساده هایی که به مرور زمان دل رو نمیزنه. با برگاموت و پرتقال ماندارین شروع میشه(پرتقال کمی قوی تر) در ادامه انگور سیاه و رایحه موسوم به چای سبز. موسوم به این دلیل که حقیقتش این تلخی بکار رفته بنظرم رایحه چای سبز نیست گرچه تلخی اون رو تداعی میکنه. همه اینها بر بستری از مشک و چوب صندل قرار گرفتن که بنظرم چندان حس نمیشن و عطر شبیه به حالت فضای میانی خودش تا انتها ادامه میده.
کپی های فراوانی داره که ممکنه برای بعضی ارزش خریدش رو پایین بیاره. خیلی خوشبوست اما دیگه در سال های اخیر خاص نیست. انتظار نداشته باشید در فصل گرم افراد رو شگفت زده کنید اما باتوجه به خوشایند بودنش برای اکثریت میتونید روی بازخورد گرفتن هم روش حساب کنید. تست نسخه عطرسرایی توصیه میشه.

پخش ضعیف/ متوسط 
ماندگاری متوسط/خوب
شباهت به نسخه اصلی عالی

رایحه کاپتان بلک علاقه داره به سمت تلخی و کثیفی بره. من عاشق رایحه کاپتان بلک وقتی هنوز اسپری نشده هستم(اون بویی که روی نازل اسپری حس میشه) منتها بعد از نشستن روی پوست و لباس عطر کمی خراب میشه. در حقیقت رایحه کاپتان بلک میل داره در ابتدا(در حد ساعت اول کارکردش) به سمت تلخی و کثیفی بره.
 چون من علاقه زیادی دارم به رایحه توتون و همینطور این عطر، دارم یکمی آزمون و خطا  میکنم تا ببینم آیا محل نشستن عطر تاثیری روی  رایحه اون داره یا خیر. فعلا نتیجه اینکه روی پوست نتیجه جالب نیست اما روی پارچه نتیجه بهتری میشه گرفت. باید بیشتر تست کنم چون روی یک پارچه نتیجه عالی گرفتم و همون رایحه ای که روی نازل حس میشه تداعی شد اما روی الیاف دیگه همون حالت کثیف رو مثل زمانی که بروی پوست اسپری میشه ایجاد کرد. فعلا واقعا گیجم، نمیدونم چرا روی لباس های مختلف چطور میتونن نتیجه متفاوت در رایحه ایجاد کنن. راستی پوست کاملا تمیز هم امتحان کردم و نتیجه همون شد و مطلوب نبود.
باز هم به تست ادامه میدم اگه تونستم راهی برای گرفتن بوی ناخوشایند ابتدایی پیدا کنم اینجا کامنت میکنم. ممکنه جنس پارچه مهم باشه. اگه جنس پارچه مطلوب رو برای استفاده از این عطر پیدا کردم اون رو هم اشاره میکنم.
 تندرست باشید

تمیز و صابونی همونطور که یک آقای میانسال در تابستان بو میده. گوچی اوم سالهاست توقیف تولید شده. اگه دلتون براش تنگه اورجینال وتیور کرید جایگزین خوب و البته گرانتریه براش.البته شخصا رایحه گوچی اوم رو به اورجینال وتیور ترجیح میدم.واقعا چرا تولید عطرهای خوب رو متوقف میکنن و اونهایی هم که در چرخه تولید میمونه رو به بهانه سلامت و غیره آبکی میکنن اما به قیمت قبل میفروشن؟ آهان سلامت مردم دنیا خیلی براتون اهمیت داره؟ باشه باشه. خجالت هم نمیکشن سر مردم کلاه میذارن بعد میگن من کلاهبردار خوبم!
خلاصه که اورجینال وتیور در نوت های میانی شباهت زیادی با گوچی اوم داره. البته تندی گوچی اوم از فلفل صورتی و کرید از زنجبیل و وتیوره اما در مجموع فضای مشابهی در میانه دارن.
انتهای این کار هم که خب چیز خاصی نداره شبیه بستر بسیاری از عطرهای همین شرکت و عطرهای دیگه بازار خس خسیه.
در کل برای سن من جالب نیست، توجه منو جلب نکرد و عطری معمولی و نه چندان جذاب بود. ممنون از عطرسرا بابت بازطراحی این عطر

وقتی اولین بار تستش کردم گفتم"این دیگه چیه؟!" هنوز هم وقتی اسپری میکنم همچین حسی میگیرم، چیزی از خاص و رازآلود بودنش کم نشده.
دورو ناسوماتو  رایحه تند و زمختی داره، مردانه و سخت.یک رایحه دارویی قوی حس میشه که  از هرم بویایی اون قابل پیشبینی نیست و البته اینطور نیست که بتونید نوت های تشکیل دهنده اون رو به تفکیک استشمام کنید بلکه در کنار هم آکورد زمینی-چوبی-ادویه ای رو تداعی میکنن.در حقیقت ادویه، چرم و رایحه چوبی به کار رفته، بصورت جدا از هم قابل تشخیص نیستن. رایحه زمینی قوی ای حضور داره بطوریکه من بیشتر از چرم و سایر نوت هایی که رسما اعلام شدن، یک نعناع هندی روغن خورده حس میکنم، یک رایحه زمینی چرب خیس خورده.
اگه ناسوماتو سازنده این رایحه نبود حتما آمواج میتونست باشه.درواقع اگه قرار بود چشم بسته بگم این رایحه محصول کدوم شرکته میگفتم بی برو برگرد آمواج چون از اون همچین کاری برمیاد.

در کل رایحه خیلی خاصی داره و معدود اند کسانی که با رایحه اش ارتباط بگیرن.مخاطبش بنظر آقایان سخت پسند جنتلمن. رایحه اش جذابیت مردانه خاصی داره، لطفا قبل از خرید تست کنید.

روز زن رو به بانوان محترم تبریک عرض میکنم.
برداشت من از این عطر حس معنویت بود.حس خدا و عبادت. یکی از جاهایی که دوست دارم بازدید کنم معابد شرق و جنوب آسیاست. فکر میکنم همچین جاهایی در کنار کلیسا و مسجد میتونه این رایحه رو داشته باشه. 
در رایحه اش، مشک و عود برجسته هستن. قبل از اینکه هرم بویایی اون رو چک کنم فکر کردم از زعفران در اون استفاده شده اما بعد متوجه شدم اون رایحه زعفران مانند از نوع عود بکار رفته است. مشک سفید بکار رفته هم با مشکی که من قبلا تست داشتم تفاوت هایی داره.

در کل فضای پاک و تمیز ایجاد میکنه که فکر میکنم برای بیشتر ما ایرانی ها که مسلمان هستیم و خیلیامون از بچگی در بقچه نماز مادربزرگ و مادرمون مشک رو استشمام کردیم، این عطر مارو یاد نماز و چادر نماز میندازه. سنگینی رایحه بطرف زنانگیه گرچه بعنوان یونی بازاریابی شده. نظر شخصی من اینه که خودم رو با این رایحه بیرون از خونه نتونستم تصور کنم. عطر خاصیه که بنظرم هر جایی نمیشه استفاده کرد اما برای زمان مراقبه و عبادت این رایحه رو میپسندم.

سلام و درود به عطرسرایی های عزیز
امروز فرصتی پیش امد کالان رو تست کنم. عطر گرم، ادویه ای شرقی جدید دمارلی که سال 2019 عرضه شد. 
با استشمام رایحه اش اولین چیزی که به فروشنده گفتم این بود که "فلسفیه، باید بهش فکر کنم...". وقتی چند عطر رو همزمان در کنارش تست کنید بهتون میگه اونها رو بذار کنار و بیا منو بشناس. منم که اصل ماجرام. همین اتفاق هم در عمل میفته، بقیه بلاتر ها تو دستتونه ولی توجه تون به کالانه. چندین و چند بار و بیشتر از همه اون رو میبویید.
مثل عطر دیگه دمارلی که تست کرده بودم معلومه فلسفه ای دارن،پیچیده ان، زود نمیشه تصمیم گرفت، باید بهشون فرصت داد. اگه کارهای دمارلی همه اینطور باشن باید کم کم به کارهای مارلی به عنوان انتخاب های جدی فکر کنم. شخصیت شون رو دوست دارم. شبیه من اند.

رایحه اش با ادویه جات و پرتقال خونی شروع میشه(همون قسمتی که چندین بار استشمام میکنید اما هنوز میگید برام کافی نیست ) بعد از چند دقیقه متوجه میشید فرق قابل توجهی کرده چون بهارنارنج و اسطوخودوس ظاهر شده. این بخش رایحه ای شبیه به شامپو داره. یه شامپو خوشبو، گران قیمت و باکلاس. بهارنارنج تا انتهای کار حضور داره.کم کم رایحه چوبی و خزه(غیرمستقیم) هم قابل حس میشه. تنها تاسفم اینه که با رایحه چوب صندل،عنبر و تونکا اشنا نیستم و نمیدونم هر بعد از لایه زیرین رو کدام یک از این عناصر میسازه.

بسیار شیکه، بسیار منحصربفرده و بسیار جذابه. رایحه اش خانم و آقا نداره در هر جنسیت باکلاس ها میتونن بپوشن و لذت فراوان از رایحه اش ببرن و همینطور شامه اطرافیان رو نوازش بدن. برای یک آقا فکر کنید به شلوار کتان یه پیراهن ساده ی شیک با یک کت اسپرت خوش دوخت و اگه خانم هستید...نمیدونم راستش، هرلباسی که یک خانم شیک میتونه بپوشه(آخه سررشته ندارم!). ماندگاری بالایی داره و پخش هم خوب تا متوسط بنظرم. موفق و سربلند باشید

چند وقت قبل فرصتی پیش امد که بتونم نسخه عطرسرای د وان جنتلمن رو تست کنم.این رایحه میتونست عطر مستقلی از این برند باشه اگه بعنوان فلنکر د وان معرفی نمیشد چون فضاش تفاوت زیادی با د وان داره مهمترین اینکه د وان بر پایه تنباکو ساخته شده اما در جنتلمن تنباکو وجود نداره. همینطور د وان گرم و شیرین و جنتلمن خنک و تنده.
شفاف نبودن نوت ها منو اذیت میکنه(در هر عطری و البته همین عطر).واضحترین چیزی که من ازش حس میکنم فلفل سیاهه. حس خنکی در کل فضای کار وجود داره که حدس میزنم از پچولی باشه. طبق گفته سازنده از لاوندر، وانیل و هل در ساختش استفاده شده که من هیچکدوم را برداشت مستقیم نمیکنم.
شخصا خود د وان رو بیشتر از این دوست دارم.قبل از اینکه تست کنم فکر میکردم هردو تنباکویی هستن اما بعد از تست متوجه شدم جنتلمن اون چیزی که میخواستم نبود.
حس "مرد" داره، مرد جا افتاده. مخاطبش بنظرم افراد میانسال باشن البته از اسمش هم همین برمیاد.
بجز فصل سرد قابل استفاده برای پوشش های رسمی و نیمه رسمیه. ماندگاری و پخش متوسط تا خوب بنظر من.

من یک تشکر از شما بکنم بابت معرفی این برند عودی که گفتین. من عودباز نیستم ولی متنی که نوشتین منو علاقمند کرد یک تستی ازش بزنم. البته برای من که عودباز نیستم همین عودهای متدوال بقول شما شب عیدی هم راضیم میکنه و سردرد هم نمیگیرم. تا حالا نمیدونستم که عود هم دست ساز وجود داره و هندی ها در این زمینه محصول دارن. تا حالا عود نخریدم ولی گاهی کتابفروشی که میرم قفسه عود میرم چندتا بسته هاش رو برمیدارم یکم بو میکنم یه حالی میبرم :)
عود مثل توتون میمونه برای من. تا وقتی نمیسوزن خوشبو هستن بعدش دیگه بوی دوده و زیاد برام جالب نیست.فکر میکنم بیشتر مناسب فروشگاه ها باشه که مشتری حس خوبی داشته باشه از ورود تا خونه که بعد از چند دقیقه بینی عادت میکنه؟ اگه بتونم و دستم برسه یک تست از این برند و این مدلی که فرمودین انجام میدم. ممنون

ویرجین آیلند یا جزیره بکر.رایحه از پس اسم برنمیاد. همچین رایحه ای بهتر بود اسمش رو میذاشتن virgin citrus یا virgin sicily (سیسیل شهری در ایتالیاست که باغ های مرکباتش در دنیا معروفه).

باتوجه به نام در نظر گرفته شده و هرم بویایی که از اون دیده بودم برای اینکه فضای یک جزیره استوایی رو در ذهنم مجسم کنه انتظار داشتم نارگیل حضور پررنگ/پررنگ تری داشته باشه اما در عمل انقدر لیموترش/برگاموت قوی ظاهر شده که سایر نوت ها تحت شعاع قرار گرفتن. سیتروس در جزیره بکر چه میکنه آخه؟! 
شخصا ترجیح میدم ستروس ها یک جرقه برای شروع کار عطر باشن و زود اثرشون کم بشه نه که تا انتها حضور داشته باشن.
اگه من عطری رو طراحی میکردم که در ذهن تصویر یک جزیره بکر استوایی رو تداعی کنه(با همین دانش محدودی که از عطرسازی دارم) در تاپ نوت آناناس و انبه قرار میدادم تا هم از اول فضای استوایی رو تداعی کنه و هم مواد لایه بالای عطر رو فراهم کرده باشه. در ادامه نارگیل و وانیل پرقدرت ظاهر میشه. باز هردو از مولفه های مناطق نزدیک به استوا که نارگیل درخت های پر از نارگیل جزیره رو تداعی کنه و وانیل حس حاره ای و داغی رو انتقال میده. در پایین ترین لایه وتیور و احتمالا پچولی برای یادآوری شن و خاک جزیره چون دوست دارم حس دراز کشیدن روی شن های ساحل و نگاه کردن به موج ها منتقل بشه.
فضایی که کرید با این عطر در ذهن من ایجاد کرده نشستن در سایه کنار ساحل در یک روز داغ و نوشیدن یک لیوان لیموناد خنکه با لیموترش تازه و زیاد. ممنون

جگوار سیاه جزو اولین ادوکلن های من بود. خنک، کمی ترشه و همه پسنده. انتخاب خوبی برای تابستان محسوب میشه و شباهت بالایی هم با نسخه اصل داره.
ممنون از عطرسرا که چند وقت پیش در بسته ام سمپل این عطر رو قرار داد.

روی کاغذ هرم ساده ای داره اما در عمل پیچیده تر از چیزیه که بعنوان هرم بویایی نوشته شده. اول که تندیش به مشامم خورد فکر کردم با یک کار ادویه ای طرفم. حدس میزدم در شروعش از دارچین استفاده شده باشه بعد که هرمش رو چک کردم معلوم شد دلیلش نوع اسطوخودوس بکار گرفته شده است.
از سه نوت در سه لایه تشکیل شده که هر سه با رایحه معمولشون تفاوت دارن. 
از اسطوخودوس زمخت در لایه بالایی استفاده شده که همونطور که گفتم منو به اشتباه به یاد فلفل و دارچین انداخت. وانیل لایه وسط هم با وانیل آشپزخانه فرق زیادی داره و حضورش فقط تداعی میشه چندان مشهود نیست.همینطور مشک سفید بکار رفته نامهربان و تنده. گزندگیش تا انتهاش همراه میمونه فقط با کم و زیاد شدن در زمان.
درباره شباهتش با محصول اورجینال هیچ قضاوتی ندارم. محصول 80 سال پیشه اما جوانه ابدا حس قدیمی نداره.جزو عطرهای باکلاس ساده است. برای تیپ های رسمی بالای 40 سال مناسبه.